ایراندخت نامه

فکرها و عقاید یک ایراندخت

ایراندخت نامه

فکرها و عقاید یک ایراندخت

از اینجایی که من نشستم ایستگاه تاکسی معلومه..  1 ون سبز اون دست خیابون معلومه که منتظره پر شه تا راه بیفته.. چقدر دلم می خواست منم سوار می شدم و می رفتم..


کاش می شد رفت.. این چند روزه دارم به این فکر می کنم که ازدواج یه قرارداده که به موجب اون تنها جایی که می تونی خودت باشی و برای چند دقیقه ای وقتت برای خودته،  توالته.. 


این روزا به این فکر میکنم که چقدر رختخواب اشتراکی ، خونه اشتراکی، ماشین اشتراکی چیز مهوعیه..


دلم چیزایی رو می خواد که مال خودم باشه. تنهای تنها مال خودم.. مثل یه بچه که دلش می خواد همه اسباب بازی هاش فقط و فقط مال خودش باشه.. 


من برای به اشتراک گذاشتن و به اشتراک گذاشته شدن ساخته نشدم..

نظرات 3 + ارسال نظر
گمنام شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:13 ب.ظ http://dgomnam.blogsky.com

غیر اشتراکی خوبه ولی یه وقتایی خیلی کسل کننده هست.مدتیه توی نوشته هات اسم دستشویی و توالت زیاد به چشم میاد.

رضاکیانی یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:35 ق.ظ

چقدر حیف که ما آدمها انقدر خودمون رو دیر می شناسیم.... انقدر دیر که دیگه از دست هیچ کسی کاری برامون برنمیاد. حتی دیگه معجزه ام اینجا کارش پیش نمی ره

yasna سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:50 ب.ظ http://delkok.blogfa.com

اشتراک بد نیست مهم اینه که تو دنیای اشتراکی هم تو بتونی دنیای خودتو داشته باشی...یکسو نگری نه یکسان نگری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد